مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

مطالبی درخصوص حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (س):

اسم آن خانم، فاطمه است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1). از بعضی روایات استفاده می شود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادی الثانی (4) به دست گردانندگان سقیفه بنی ساعده شهید شد.

شخصیت حضرت زهرا را با این بحث کوتاه نمی توان معرفی کرد و آنچه در اینجا آورده می شود، قطره ای از دریای فضیلت آن صدیقه شهیده است.

شخصیت اسلامی از دو راه یافت می شود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانی. شخصیت نسبی که اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفی است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیتی نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدری چون رسول گرامی دارد که به گفته سعدی همه مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همه تاریکی ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهای خوبی است:

بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله

مادری چون خدیجه دارد که باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادری که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابی طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در این راه خرج کرد. مادری که چندین سال در مکه با آن مصیبتهای کمر شکن ساخت، و دوش بدوش رسول اکرم، اسلام را یاری فرمود و در این راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بی حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر می شد، صبر و استقامت او زیادتر می گشت.

و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشته اند که وقتی اراده حق تعالی به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامی مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به ریاضت دینی پردازد. (5)

حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامی در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت برای آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.

از نظر تاثیر محیط، زهرا علاوه بر آنکه در دامن مادری فداکار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدری چون پیامبر گرامی پرورش یافت، محیط زندگی او محیط پر تلاطمی بود. مکه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابی طالب با آن حوادثی زندگی کرد که امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را برای معاویه چنین توصیف می کند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانی کردید، به طوری که بچه های ما از گرسنگی و تشنگی مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صدای آه و ناله زنها و بچه ها بلند بود...» روشن است بچه ای که در این چنین محیطی پرورش یابد; مخصوصا اگر مربی ای چون پیامبر گرامی داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهری چون امیرالمومنین دارد که بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6)

شوهری که از نظر تاریخ، قطعی است که اسلام مرهون او است. شوهری که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا علی لهلک عمر. (7)

فرزندانی چون حسن، حسین، زینب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و علی الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

و اما از نظر فضایل انسانیت، چه می توان گفت در حق کسی که پیامبر گرامی (ص) کرارا درباره اش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین. (9)

همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر برای فضیلت زهرا چیزی جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (10)

همانا کوثر را بر تو ارزانی داشتیم، پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن، به درستی که بدخواه تو دنباله بریده است.

زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:

«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ». (11)

«ای نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسیده ای - بیا به سوی پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم که القاب چهارده معصوم، کنیه های آنان و اسماء آنان بی سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنی ندارد زهرا، صدیقه; زکیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به این گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نکند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالی الله عما یقول غیر العارفین فی حقهم، و معنی ندارد کسی محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد.
زهرا از نظر علم دارای مصحف است.

از نظر روایات، کتابهایی نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.

این کتاب را ائمه به آن افتخار می کرده اند و می گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املای حضرت زهرا سلام الله علیهما می باشد. (12)
زهرا از نظر زهد

شبی که زهرا به خانه امیرالمومنین می رفت، امیرالمومنین فرش خانه اش را از شن تهیه کرد و رسول اکرم جهازیه ای برای زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود که همه آن جهازیه شصت و سه درهم می شد.

جهازیه عبارت بود از:

1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خوری 11- کوزه 12- کاسه 13- آسیای دستی 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

پیامبر گرامی چون جهازیه را دید از چشمهای مبارکش اشک جاری شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گل است مبارک کن!» (13) زهرا به خانه شوهر می رود و در وسط راه پیراهنی را که از جمله جهازیه او است، به فقیر می دهد و با همان پیراهن کهنه ای که داشت به خانه امیرالمؤمنین رهسپار می شود. (14)

شب عروسی پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامی به دیدن زهرا آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامی این بود: علی فاطمة خدمت ما دون الباب و علی علی خدمت ما خلفه.

کارهای داخل خانه برای فاطمه است و کارهای خارج از خانه برای علی.

زهرا از این هدیه، ازاین تقسیم کار به قدری خشنود شد که فرمود:

ما یعلم الا الله ما داخلنی من السرور (15)

جز خداوند کسی نمی داند که از این تقسیم کار چقدر خشنودم.
عبادت زهرا

در روایات آمده است که زهرا به قدری روی پا ایستاد و عبادت کرد که پاهای او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام می گوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت می کرد و هرگاه از نماز فارغ می شد، به دیگران دعا می کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

«تسبیح جده ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است » . (18)

می گویند: زهرا برای کمک، خادمه ای لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزی بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان می خواهی چیزی به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالی تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض کرد با دعایی که از پدرم صلوات الله علیه گرفته ام، خیر دنیا نصیب من شده است.
سخاوت و ایثار زهرا

مفسرین شیعه و سنی اتفاق دارند که روزی زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیری رسید و از آنها چیزی خواست. زهرا، شوهرش، بچه هایش و خادمه اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا برای افطار روز بعد نانی تهیه کرد. یتیمی آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانی تهیه نمود اسیری آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامی را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط برای خدا می کنیم و از شما جز او سپاسی نمی خواهیم » . (20)
در خاتمه به تفسیر کنیه و اسم ایشان می پردازیم.

برای القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است که در این نوشته مجال بازگو کردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر کنیه و اسم ایشان می پردازیم.

زهرا را ام ابیها گفته اند و این کنیه را که افتخاری بر آن حضرت است، پیامبر گرامی به ایشان داده است. (21)

ام ابیها به معنای «مادر پدرش » ; یعنی زهرا مادر پدر خویش است. این کنیه معانی مختلفی دارد اما بهترین معنی همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنی: «زهرا علت غایی جهان هستی استو اگر کسی ادعا کند که واسطه فیض عالم هستی نیز هست، ادعای او بدون دلیل به گزاف نیست.

واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفته اند و این تسمیه اسراری دارد و همه آن اسرار از روایات بهره مند است:

1- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22)

فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا که از شر بریده و جدا است.

این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (23) درباره او است. (24)

2- سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25)

فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونی که زنها می بینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهری زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنی، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه.

3- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، برای اینکه بریده شده بود از خلق.

این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقای زهرای مرضیه است. کسی که در دل او هیچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.

4- سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها.

فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شده اند و قدرت بر شناخت حقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامی دارد که به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است.

5- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هی و شیعتها عن النار. (26)

فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش می رهاند و نجات می دهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست.

6- سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها

فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده می شوند ازمحبت او، و روشن است که کسی که محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته می شود.

در حق فاطمه چه توان گفت که پیامبر گرامی صلی الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد می شد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد می شد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهرا سلام الله علیها را می بوسید و او را استقبال می کرد و به جای خود می نشانید. (27)

و می فرمود: من بوی بهشت را از سینه زهرا استشمام می کنم، ولی همین زهرا سلام الله علیها به قدری برای دیگران متواضع است که وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره می خواهد که کسانی بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا با آنکه ازاین ملاقات سخت بیزار است; (28) اما چون علی علیه السلام می خواهد آن بانوی متواضع درمقابل شوهر می گوید: خانه، خانه تو و من هم کنیز تو هستم. (29)

زنی می آید و از زهرا سلام الله علیها مساله ای سوال می کند اما چون بیماری فراموشی دارد، ده بار برمی گردد و مساله را سوال می کند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهی می کند و زهرا در جواب می فرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهای زیادی عنایت می کند پس تکرار سوال تو عذر ندارد» . (30)

زهرا سلام الله علیها وقتی پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر کارهای خانه را قسمت کرد: یک روز زهرا سلام الله علیها کارها را انجام می داد و روز دیگر نوبت فضه بود. (31)

نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند که زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگی ما هستند، همه باید از پیامبر گرامی و خاندان او سرمشق بگیرند.

قرآن چنین دستور می دهد:

لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر... (32)

به تحقیق که رسول خدا سرمشق است برای کسانی که امید به خدا و روز جزا دارند.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اکرم و اهل بیت گرامی او باشیم. بانوان اسلامی وقتی به سعادت می رسند که در عفت، ایثار، فداکاری، مردم داری، شوهر داری، خانه داری وتربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند.

صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل قضیه ای از زهرا سلام الله علیها نقل می کند که همه مخصوصا بانوان اسلامی باید به آن توجه داشته باشند.

مضمون همه روایات چنین است: «فضه خادمه در روزهای آخر عمر زهرا، سلام الله علیها او را مهموم و مغموم یافت. علت را پرسید زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند می کنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا می بیند.» فضه می گوید شکل عماری را برای زهرا رسم کردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصیت را در عماری می گذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصیت کرد که جنازه او را در عماری بگذارند.

همه می دانیم که وصیت مؤکد کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام او را شب غسل دهد و کفن و دفن کند و کسی را هم خبر نکند. (33)

پی نوشت ها:
1- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16
2- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16
3- شیخ مفید (ره) در حدائق الریاض، مصباح کفعمی (ره) 4- دلائل الامة طبری شیعی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است.
5- بحار الانوار ج 6- بیت الاحزان محدث قمی (ره)، ص 5
6- خطیب بغدادی در تاریخ خود ج 6 ص 221 و ابن حجر در صواعق ص 76، شبلنجی در نورالابصار ص 73 از ابن عسکر از ابن عباس: در کتاب خدای تعالی برای هیچ فردی، آنقدر که در فضیلت علی علیه السلام نازل شده، آیه نازل نشده است.
7- سنن بیهقی ج 7 ص 442، ریاض النضره ج 2 ص 196
8- مقتل خوارزمی ج 1 ص 184- لهوف ص 20
9- مناقب ابن شهر آشوب ج 3- امالی صدوق سوره کوثر.
10- سوره کوثر.
11- فجر آیات 27 تا 30.
12- اصول کافی ج 1 بصائر الدرجات.
13- امالی شیخ طوسی / 5 ج 1، ص 39
14- صفوری شافعی در نزهة المجالس ج 2 ص 226.
15- قرب الاسناد - منتهی الامال ج 1.
16- بحار ج 43 ص 84- منتهی الامال ص 161.
17- کشف الغمه ج 2 س 25 و 26- بحار ج 43 ص 81 و 82.
18- وسائل الشیعه ج 4 باب 9 ص 1024.
19- سوره دهر/ (انسان) آیه 7 و 8.
20- امالی صدوق ص 212- 216- تفسیر کشاف تالیف جار الله زمخشری.
21- مقاتل الطالبین، کشف الغمه
22- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 230.
23- احزاب/43.
24- سیوطی در المنثور ج 5 ص 198 زمخشری در کشاف ج 1 س 193 و . . .
25- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 330.
26- بحار الانوار ج 10.
27- الامامة و السیاسة ج 1 ص 14 علل الشرایع صدوق /5.
28- ترمذی و ابن عبد ربه در عقد الفرید ج 2 ص 3 مناقب ابن شهر آشوب ج 3.
29- علل الشرایع.
30- بحار الانوار کتاب العلم.
31- بحار ج 43 ص 28- بیت الاحزان ص 20.
32- احزاب آیه 21.
33- روضه الواعظین.


فضائل حضرت صدیقه طاهره‌(سلام الله علیها) در منابع اهل سنت

همزمان با حوادث سقیفه بنی ساعده ،غصب فدک  و حق خواهی حضرت زهرا(س) متن و ترجمه روایاتی که آیت الله مکارم شیرازی در بیان جایگاه و عظمت حضرت زهرا‌(س) بیان کرده‌اند، از سوی سرویس علمی و فرهنگی مرکز خبر حوزه تقدیم خوانندگان می شود.

سؤال: چه فضائلی درباره ی حضرت زهرا(س) از زبان پیامبر اکرم (ص) در کتب اهل سنت نقل شده است؟

جواب: فضائل بیشماری از زبان آن حضرت درباره حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنت روایت شده که ما در این جا به عنوان نمونه به هفده روایت مستند اشاره می کنیم:

1- 
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادى مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتى تَمُرَّ فاطِمَة[1]. [پیامبر اکرم(ص) فرمود: زمانی که روز قیامت برپا شود، منادی صدا می زند: ای اهل محشر! چشمان خود را ببندید تا فاطمه عبور کند.]

2-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): ما رَضِیْتُ حَتّى رَضِیَتْ فاطِمَة[2]. [ من جز با خشنودی فاطمه خشنود نخواهم شد.]

3-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة[3]. [ ای علی! خداوند مرا امر کرده که تورا به همسری فاطمه درآورم.]

4- 
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): کُلِّ بَنِی أُنثى عصْبَتُهم لأَبیهِمْ ماخَلا وُلْد فاطِمَة[4]. [ تمام فرزندان یک مادر، به فامیل پدری منتسب هستند، مگر فرزندان فاطمه (که به من منتسب هستند.)]

5-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): أَحَبُّ أَهْلِی إِلیَّ فاطِمَة[5]. [ فاطمه، محبوبترین فرد خانواده ی من است]

6-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): خَیْرُ نِساءِ العالَمین أَرْبَع: مَرْیَم وَآسیة وَخَدِیجَة وَفاطِمَة[6]. [برترین زنان عالم چهار نفرند: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه]

7-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة[7]. [ فاطمه سرور زنان بهشت است.]

8-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): إذا إشْتَقْتُ إلى ثِمارِ الجنَّةِ قَبَّلتُ فاطِمَة[8]. [ هرگاه مشتاق میوه های بهشت می شوم فاطمه را می بوسم.]

9-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ، وَفِیْ عَلیٍّ وَحَسَنٍ وَحُسَیْنٍ وَفاطِمَة[9]. [ آیه ی تطهیر در مورد پنج نفر نازل شد: من و فاطمه و علی و حسن و حسین].

10-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ الجَنَّةَ فاطِمَة[10]. [ اول کسی که داخل بهشت می شود فاطمه است].

11-
قال رســـول اللّه (صلى الله علیه وآله): إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطـــَمَ ابْنَتِی فاطِمَـــة وَوُلدَهـــا وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِکَ سُمّیَتْ فاطِمَة[11]. [خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هرکس که آنان را دوست داشته باشد را از آتش جهنم جدا ساخته است و برای همین نام او "فاطمه"(جدا شده) است].

12-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة سِیِّدةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنِّة[12]. [ فاطمه بانوی زنان اهل بهشت است].

13-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة خُلِقَتْ حورِیَّةٌ فِیْ صورة إنسیّة[13]. [ فاطمه حوریه ای است در صورت انسان].

14-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی یُؤْذیِنی ما آذاها وَیَنَصُبَنی ما أنَصَبَها[14]. [ فاطمه پاره تن من است، آنچه او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و آنچه او را به سختی بیندازد مرا به سختی انداخته است].

15-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة أَحَبُّ إِلیَّ مِنْکَ یا عَلِیّ وَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْها[15]. [ ای علی!‌فاطمه در نزد من محبوبتر است و تو عزیز تر!].

16-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی وَهِیَ قَلْبِیْ وَهِیَ روُحِی التی بَیْنَ جَنْبَیّ[16]. [ فاطمه پاره ای از وجود من، قلب و جان من در کالبد من است].

17-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة سیِّدَةُ نِساءِ أُمَّتِی[17]. [ سرور زنان امت من فاطمه است].

18-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): فاطِمَة لَیْسَتْ کَنِساءِ الآدَمیّین[18]. [ همانا فاطمه مانند زنان دیگر نیست].

19-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): یا فاطِمَة إِنّ اللّهَ یَغْضِبُ لِغَضَبَکِ[19]. [ ای فاطمه! همانا خداوند به خاطر خشم تو خشمگین می شود].

20-
قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): یا فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ[20]. [‌ای فاطمه! خداوند تو و هیچیک از فرزندان تو را عذاب نمی کند].

 
منابع

[1].
کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبى ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136.

[2].
مناقب الإمام علی لابن المغازلی: ص 342.

[3].
الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبى ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53.

[4].
کنز العمّال ج 13ص 101/الصواعق المحرقة ص 187 و 188/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص144.

[5].
الجامع الصغیر ج 1 ح 203 ص 37/ الصواعق المحرقة ص 191/ ینابیع المودّة ج 2 باب 59 ص 479/ کنز العمّال ج 13 ص93.

[6].
الجامع الصغیر ج 1 ح 4112 ص 469/ الإصابة فی تمییز الصحابة ج 4 ص 378/ البدایة والنهایة ج 2 ص 60/ ذخائر العقبى ص 44.

[7].
کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61.

[8] .
نور الأبصار ص 51.

[9] .
إسعاف الراغبین ص 116/ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة.

[10] .
ینابیع المودّة ج2 ص322 باب56.

[11] .
کنز العمال ج6 ص219.

[12] .
صحیح البخاری ج 3 کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص 1374/ مستدرک الصحیحین ج 3 باب مناقب فاطِمَة ص 164/ سنن الترمذی ج 3 ص 226/ کنز العمّال ج 13 ص 93/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ الجامع الصغیر ج 2 ص 654 ح 5760/ سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 123/ الصواعق المحرقة ص 187 و 191/ خصائص الإمام علیّ للنسائی ص 118/ ینابیع المودّة ج 2 ص 79/ الجوهرة فی نسب علیّ وآله ص 17/ البدایة والنهایة ج 2 ص 60.

[13] .
مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 296.

[14] .
مستدرک الصحیحین ج 3 ص 173/ سنن الترمذی ج 3 باب فضل فاطِمَة ص240/ کنز العمّال ج 13 ص 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة الفصل الثالث ص 190.

[15] .
مجمع الزوائد ج 9 ص 202/ الجامع الصغیر ج 2 ص 654 ح 5761/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ أسد الغابة ج 5 ص 522/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 79/ الصواعق المحرقة الفصل الثالث ص 191.

[16] .
نور الأبصار ص 52.

[17] .
سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 127/صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب مناقب فاطمة/مجمع الزوائد ج 2 ص 201/إسعاف الراغبین ص 187.

[18] .
مجمع الزوائد ج 9 ص 202.

[19] .
الصواعق المحرقة ص 175/ مستدرک الحاکم، باب مناقب فاطمة / مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 351.

[20] .
کنز العمّال ج13 ص96/ منتخب کنز العمّال بهامش مسند أحمد ج5 ص97/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص118.

نقل از سایت محترم شیعه نیوز


کیفیت حجاب و پوشش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله)

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند.

اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نکرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند....

همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند. حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند. حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:

مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید ... در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) ... او در میان زنان انصار از خانه خارج شد... همچون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم با وقار و متانت حرکت می نمود ...

وجود این حالات بیان از اهتمام حضرت به مساله حجاب دارد. حضرت در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.)

لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند.خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

در قضیه فدک نیز شکل خاص حجاب حضرت زهرا را هنگام خروج از منزل این گونه توصیف نموده است: حضرت زهرا(س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را می پوشاند و گوشه های آن به زمین می رسید به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت کردند. (طبرسی الاحتجاج ج 1 ص 98)

قضیه فوق گویای آن است که حجاب و پوشش بیرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقیقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن یعنی خمار(مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراین می توان این دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآنی و فاطمی دانست.



شعر حضرت آیت‌الله وحید خراسانی در بیان اوصاف و ویژگی‌های شخصیتی حضرت زهرا(س):


اى بلند اختر که ناموس خداى اکبرى***عقلِ کل را دخترى و علمِ کل را همسرى

زینت عرش خدا پرورده دامان توست***یازده خورشید چرخ معرفت را مادرى
آن که بُد منت وجودش بر تمام ما سوى***گشت ممنون عطاى حق که دادش کوثرى
تاج فرق عالم و آدم بود ختم رسل***بر سر آن سرور کون و مکان تو افسرى
از گلستان تو یک گُل خامس آل عباست***اى که در آغوش خود خون خدا مى‌پرورى
مقتداى حضرت عیسى بود فرزند تو***آن چه در وصف تو گویم باز از آن برترى
در قیامت اولین و آخرین سرها به زیر***تا تو با جاه و جلال حق، زمحشر بگذرى
بر بساط قرب بگذارد قدم چون مصطفى***تو بر او هستى مقدم ، گرچه او را دخترى
کهنه پیراهن چو بر سر افکنى در روز حشر***غرقه در خون خدا برپا نمایى محشرى
با چه ذنبى کشته شد مؤوده آل رسول***بود آیا اینچنین، أجرِ چنان پیغمبرى
قدر تو مجهول و مخفى قبر تو تا روز حشر***جز خدا در حق تو کس را نشاید داورى

* * *
شمع جمع آل طه بضعه خیر الورى***دختر شمس الضحا و همسر بدر الدّجى
آفتاب برج عصمت گوهر درج شرف***لیلة القدر وجود و سرّ و ناموس خدا
آن که بنشاندش به جاى خود امام الانبیاء***وان که بُد آمینِ او شرط دعاى مصطفى
مبدأ جسمش بُد از اثمار اشجار بهشت***منتهاى روح پاک او حریم کبریا
ز آدم و عیسى نبودش کفو و مانندى به دهر***شد در اوصاف کمال او هم تراز مرتضى
در مدیحش عقل شد حیران و سرگردان چو دید***هست مدّاحش خدا، وصف مقامش هل أتى
پا ورم کرد از نماز و دست و بازو از جهاد***سینه او شد سپر در راه حق روز بلا
رفت از دار فنا بشکسته دل آزرده تن***آن که بُد آزردنش ایذاء ختم الانبیاء
گفت حیدر در غروب آفتاب عمر او***تار شد دنیا و روشن شد به تو دار بقاء

* * *
دختر خیر الورى و همسر فخر بشر***علم مخزون، غیب مکنون در ضمیرش مستتَر
لیلة القدر، نزول کل قرآن مبین***مطلع الفجر ظهور منجى دنیا و دین
آسمان یازده خورشید تابان وجود***روشن از نور جمالش عالم غیب و شهود
شمع جمع اهل بیت و نور چشم مصطفى***مهجه قلبى که آن دل بود قلب ماسوى
آیه تطهیر وصف عصمت کبراى او***هل أتى تفسیرى از دنیا و از عقباى او
تا قیامت شد به او روشن چراغ عقل و دین***منتشر از او به دنیا نسل خیر المرسلین
اندر آن روزى که وا نفسا بگویند انبیا***شیعتى گویان بیاید او به درگاه خدا
مصحف او لوح محفوظ قضاء است و قدر***در حدیث لوحِ او برنامه اثنى عشر
علم ما کان و یکون ثبت است اندر دفترش***نى سلونى گفته در عالم کسى جز همسرش
اوست مشکاة دو مصباحى که شد عرش برین***زینت از آن دو، چراغ راه رب العالمین
میوه باغ وجودش حلم و جود مجتبى است***حاصل آن عمر کوتاهش شهید کربلا است
زینب آن اسطوره صبر و شجاعت دخترش***گوى سبقت برده در اسلام و ایمان مادرش
دامنش جان جهان و یک جهان جان پرورید***وه چه جانى که خداوند جهان او را خرید
خون بهاى خون او شد ذات قدّوس خدا***گشت کشتى نجات خلق و مصباح الهدى
منقطع شد وحى بعد از رحلت خیر الأنام***لیک جبریل امین بنمود در کویش مقام
بود امین وحى دائم در صعود و در نزول***تا گذارد مرحمى بر قلب مجروح بتول
دل شکسته بود و از هجر پدر بیمار بود***پشت و پهلو هم شکسته از در و دیوار بود
تسلیت مى‌داد او را ذات پاک ذو الجلال***تا بکاهد زان غم و آن رنج و آن درد و ملال
عطر و بوى و رنگ و روى و خُلق و خَلق عقل کل***ساطع و لامع بُد از آن بضعه ختم رسل
زین سبب روح القدس شد در حریم او مقیم***تا در آن آئینه بیند صاحب خُلق عظیم
زین قفس چون مرغ روحش رو به رضوان پر کشید***رفت جبریل امین و از مدینه دل برید
مرتضى آن قطب عالم لنگر دنیا و دین***عرش علم و روح ایمان و امیرالمؤمنین
آنکه در تسلیم و صبرش عقل شد مبهوت و مات***کرد در فقدان این همسر تمناى ممات
بود زهرا رکن آن رکن زمین و آسمان***رفت و ویران شد سر و سامان آن شاه جهان

* * *
صورتى کو خَلق و خُلق عقل کل را مى‌نمود***گشت پنهان نیمه شب در خاک غم، امّا کبود
ماهتاب آسمان عصمت و عفّت گرفت***کس نداند جز على آخر چه بگذشت و چه بود

* * *
دیده عالم ندیده زهره‌اى مانند زهرا***دخترى مادر نزاده کو شود اُمّ ابیها
شد خدا راضى به آنچه فاطمه راضى به آن شد***متفق شد در رضا و در غضب با حق تعالى


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد