در انتظار جواد آل محمد (علیهالسلام(
عمر مبارک امام رضا (علیهالسلام) به چهل و هفت سال رسیده بود و عقربه تاریخ، سال 195 هجری را نشانه میرفت ولی هنوز امام نهم متولد نشده بود .
مسئله جانشینی امام رضا (علیهالسلام) اصحاب و شیعیان حضرت رضا(علیهالسلام) را متاثر کرده بود. این اندوه زمانی به فزونی رفت که فرقه واقفیه که بنا به دلایل مادی و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا(علیهالسلام)، قائل به غیبت امام کاظم(علیهالسلام) شده بودند، و در تبلیغات خویش نداشتن فرزند پسر از سوی امام رضا(علیهالسلام) را دلیل بر ادعای موهوم خود میدانستند؛ تا جایی که یکی از همین افراد در نامهای خطاب به حضرت رضا علیهالسلام نوشت:
تو چگونه امام هستی در حالی که فرزندی نداری!
حضرت در پاسخ فرمودند: تو از کجا میدانی که فرزندی ندارم، به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمیشود مگر این که خداوند فرزند پسری را به من عنایت فرماید که حق و باطل را از هم جدا سازد.
همچنین یکی از یاران به حضرت عرض میکند:
امام پس از تو کیست؟
آن حضرت فرمودند: فرزندم .
سپس گفت: کسی که فرزند ندارد چگونه جرات آن را دارد که بگوید فرزندم؟
راویِ همین حدیث گوید: چند روز سپری نشده بود که امام جواد(علیهالسلام) به دنیا آمد.
همچنین "ابن قیام واسطی" از فرقه واقفیه که امامت حضرت رضا(علیهالسلام) را قبول نداشت، نزد آن حضرت آمد و به قصد عیبجویی حضرت گفت:
آیا میشود که دو امام در یک مقطع زمانی با هم باشند؟
حضرت رضا(علیهالسلام) فرمود: نه مگر آن که یکی از آن دو صامت (خاموش) باشد .
ابن قیام گفت:
پس چطور برای تو صامتی نیست؟
امام فرمود: چرا . به خدا سوگند خداوند برای من (فرزندی) قرار میدهد که حق و حقخواهان را استواری میبخشد و باطل و باطل خواهان را نیست و نابود میکند.
تولد امام جواد (علیهالسلام(
تولد مبارک امام جواد(علیهالسلام) نه تنها پایانبخش دلهرههای شیعیان و افشای نیت فرصتطلبان و سودجویانی چون فرقه واقفیه بود، بلکه آغاز فصل نوینی از تاریخ ائمه اطهار علیهم السلام است.
شیخ طوسی از احمد بن محمد عیاش در کتاب انوار البهیه 10 رجب سال 195 هجری را روز ولادت حضرت دانسته است.
برخی تولد حضرت را در شب جمعه و برخی روز جمعه ذکر کردهاند.
در این میان، فرازی از دعای ناحیه مقدس نیز ولادت آن امام را در ماه رجب تایید مینماید آنجا که حضرت صاحب الامر علیه السلام میفرمایند:
"اللهم انی اسئلک بالمولدین فی رجب محمدبن علی الثانی و ابنه علی بن محمد المنتخب."
داستان تولد امام جواد(علیهالسلام)
علامه مجلسی(ره) در جلاءالعیون مینویسد: ابن شهر آشوب به سند معتبر از حکیمه خاتون دختر امام موسی کاظم(علیهالسلام) روایت میکند که:
روزی برادرم حضرت رضا(علیهالسلام) مرا طلبید و فرمود: ای حکیمه امشب فرزند مبارک خیزران متولد میشود و باید تو در وقت تولد او حاضر باشی.
من در خدمت آن حضرت ماندم، چون شب فرا رسید امام رضا علیه السلام مرا با خیزران(مادر حضرت جواد علیه السلام) و زنان قابله به حجره آورد و چراغی نزد ما افروخت و از حجره بیرون رفت و در را بر روی ما بست .
حکیمه خاتون(عمه امام جواد علیه السلام) میافزاید: خورشید امامت با به دنیا آمدنش حجره را نورانی کرد. بر آن حضرت پرده نازکی چون جامه احاطه کرده بود و نوری از حضرت ساطع میشد . چون نور مبین را در دامن گرفتم، آن پرده حائل را از خورشید جمالش دور کردم و با جامهای مطهر پوشاندمش. حضرت امام رضا(علیهالسلام) به حجره آمد و آن گوشواره امامت را از ما گرفت و در گهواره عزت و کرامت گذاشت و آن مهد شرف و عزت را به من سپرد و فرمود: از این گهواره جدا مشو .
چون روز سوم ولادت فرا رسید، امام جواد(علیهالسلام) دیده حقیقتبین خویش را به آسمان گشود و به سوی راست و چپ نظر کرد و به زبان فصیح ندا داد:
"اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله."
چون این حالت غریب را از آن نور دیده، مشاهده کردم، به خدمت حضرت رضا(علیهالسلام) شرفیاب شدم و آنچه دیده و شنیده بودم را به خدمت حضرت عرض کردم .
حضرت فرمود: پس از این، عجایب بسیاری را مشاهده خواهی کرد.
القاب امام جواد علیه السلام
حضرت رضا(علیهالسلام) بر اساس نصبی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و امیر مومنان علی (علیهالسلام) به او رسیده بود فرزند خود را به جواد، زکی، و تقی ملقب فرمودند .
به جز این سه لقب، حضرت جواد)علیهالسلام) دارای القاب دیگری چون؛ قانع، مرتضی، نجیب، منتخب، متقی، متوکل، مرضی، المختار، عالم نیز بودند .
اما به جهت جود و سخاوت فراوان، مشهورترین لقب امام محمدتقی(علیهالسلام) "جواد" است .
گذشته از این امام جواد(علیهالسلام) در بین شیعه و سنی به باب المراد نیز شهرت دارد.
کنیه امام جواد (علیهالسلام)
کنیه حضرت امام جواد(علیهالسلام) ابوجعفر است که به وی ابوجعفر کافی نیز گفته میشود. ابوجعفر اول کنیه امام پنجم امام محمد باقر(علیهالسلام) است به طور خاص به امام نهم «ابو علی» گفته میشود.
« تمجید از زبان دشمن »
چون مأمون تصمیم گرفت، دخترش امالفضل را به همسری ابو جعفر محمد بن علی (علیه السلام) در آورد، بنیعباس از این تصمیم آگاه شدند، پس بر او تندی کردند و این تصمیم او را زشت شمردند و ترسیدند که عاقبت کار با جواد (علیه اسلام) به جایی رسد که با امام رضا (علیه اسلام) رسید. پس در این باره بسیار اندیشه و مشورت کردند. پس خویشان مأمون نزد او رفته، گفتند: ... ما بیم آن داریم که تو با این کار حکومتی را که خداوند به ما سپرده، از اختیار ما بیرون کنی و جامه عزتی که خدا ما را پوشانده، از تن ما برون آوری. تو نیک میدانی میان ما و آل علی از دیر باز تا کنون چه ماجراهایی بوده است و میدانی که خلفای راشدین پیش از تو نیز آنان را همواره تبعید میکردند، یا بدانها اعتنایی نشان نمیدادند ...
پس مأمون بدیشان پاسخ داد: اما آنچه میان شما و آل ابوطالب گذشت، شما خود سبب آن همه ماجرا بودید. و اگر به آنان انصاف میدادید، ایشان سزاوارتر از شما بودند....
سپس آن جماعت گفتند: ... آیا دختر و نور چشمت را به همسری کودکی میدهی که در دین خدا بینا و فهیم نشده است و حلال را از حرام و واجب را از مستحب نمیتواند بازشناسد... به او فرصت ده تا ادب بیاموزد و قرآن بخواند و در دین تفقه کند و حلال را از حرام بازشناسد ...
مأمون در پاسخ گفت: وای بر شما! من از شما نسبت به این جوان داناترم. او در دین فقیهتر از شماست و از شما نسبت به خدا و رسول او و سنت و احکامش داناتر است و از شما به قرآن خواناتر است و به محکم متشابه و ناسخ و منسوخ و ظاهر و باطن و خاص و عام و تنزیل و تاویلش آگاهتر است.
سلام خوبی ؟ وبلاگ قشنگی داری !یه سری هم به ما بزن ...هرچی دلت می خواد تو سایت من هست ممنون ازلطفتون راستی یه موقع واسه تبادل لینک اونم با (جایزه ویژه)اگه موافق بودی به این آدرس مراجعه کن گلم http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.phpl
ضمن تبریک میلاد باسعادت امام نهم جواد الائمه (ع) و ولادت حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب (ع) از محبت و ارسال پیامتان سپاسگزارم.
سلام دوست عزیز وبلاگتون بسیار زیباست.اگه میشه به سایت من هم سر بزنید.ممنون
ضمن تبریک میلاد باسعادت امام نهم جواد الائمه (ع) و ولادت حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب (ع) از محبت و ارسال پیامتان سپاسگزارم.