پیامبر خدا از زبان امام على علیهماالسلام
* امام على علیه السلام:
«لَمّا وُلِدَ رَسُولُ اللهِ صَلّىَ اللهُ عَلَیهِ وَ آله القِیَتِ الاَصنامُ فِى الکَعبَةِ عَلى وُجُوهِها فَلَمّا اَمسى سُمِعَ صَیحَةٌ مِنَ السَّماء: جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کان زَهُوقاً.»(1)
هنگامى که پیامبر صلّى الله علیه و آله متولّد شد، بتهاى خانه کعبه به رو در افتادند و چون شب فرا رسید فریادى از آسمان شنیده شد که: حق آمد و باطل برفت، همانا باطل رفتنى است.
* امام على علیه السلام:
«انّ الصبر لجمیل الاّ عنک و ان الجزع لقبیح اِلاّ علیک و انّ المصاب بک لجلیل و انّه قبلک و بعدک لَجَلَلٌ.»(2)
همانا که شکیبایى بس زیباست جز در مرگ تو و بیتابى بس زشت است مگر بر رحلت تو، اندوهى که از دورى تو بر دل نشسته بس سنگین است و غمهاى پیش از درگذشت و پس از وفات تو بسیار آسان و سبک.
* امام على علیه السلام:
«فَاِنَّ اللهَ تَعالى بَعَثَ مُحَمَّداً (صلى الله علیه و آله) لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَة عِبادِهِ اِلى عِبادَتِهِ وَ مِن عُهُودِ عِبادِهِ اِلى عُهُوده وَ مِن طاعَةِ عِبادِهِ اِلى طاعَتِهِ.» (3)
همانا خداوند محمد صلّى الله علیه و آله را برانگیخت تا بندگانش را از بندگى بندگان به بندگى خداى کشاند و از پیمان بندگان به پیمان خداى در آورد و از فرمانبرى بندگان به فرمانبرى خدایش وا دارد.
* امام على علیه السلام:
«کانَ رَسُولُ اللهِ دائِمُ البشر، سَهل الخُلقِ.» (4)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیوسته خندان و خوشرو و خوشبو بود.
* امام على علیه السلام:
«کانَ لا یَجلِسُ وَلا یَقُومُ اِلاّ عَلى ذِکرِ اللهِ.»(5)
پیامبر، جز با یاد خدا نمىنشست و بر نمىخاست.
* امام على علیه السلام:
«ما رُئى مُقَدِّماً رِجلَهُ بَینَ یَدَى جَلیسٍ لَهُ قَطُّ.»(6)
هرگز دیده نشد که پیامبر، پاى خود را پیش کسى از همنشینان دراز کند.
* امام على علیه السلام:
«فَهُوَ اِمامُ مَنِ اتّقى وَ بَصیرَةُ مَنِ اهتَدى، سِراجٌ لَمَعَ ضوءُهُ ... صیرَتُهُ القَصدُ وَ سُنَّته الرُّشدُ وَ کَلامُهُ الفَصلُ وَ حُکمُهُ العَدلُ.»(7)
او (پیامبر خدا) پیشواى کسى است که راه پرهیزگارى پوید، و بینش براى آن که راهنمایى جوید، چراغى است که پرتو آن دمید... رفتار او میانهروى در کار است. و شریعت او راه حق را نمودار، سخنش جدا کننده حق از باطل است، و داورى او عدالت.
* امام على علیه السلام:
«طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمى مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیثُ الحاجَة اِلَیهِ مِن قُلُوبٍ عُمىٍ و آذانٍ صُمٍ وَ اَلسَنَةٍ بُکم.».(8)
پیامبر طبیبى است که با مهارت خود در میان مردم مىگردد، مرهمهاى شفابخش خویش را فراهم ساخته و ابزار درمان خود را آماده کرده تا هر جا دلهاى کور باطن و گوشهاى ناشنوا و زبانهاى گنگ را بدان نیازى باشد مداوا کند.
* امام على علیه السلام:
«اِنَّ اللهَ عَزّ وَ جَلَّ أدَّبَ نَبیّهُ فَاَحسَنَ أَدَبَهُ فَلَمّا اَکمَلَ لَهُ الاَدَبَ قالَ (وَ اِنَّکَ لَعَلى خُلقٍ عَظیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ اِلَیهِ اَمرَ الدّینِ وَ الاُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبادَهُ فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ (ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فُخُذُوهُ وَ ما نَهاکُم عَنهُ فَانتَهُوا) وَ اِنّ رَسُولَ اللهِ صَلَى اللهِ عَلَیه وَ آلِه کانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَیَّداً بِرُوحِ القُدُسِ لایَزالُ وَلایُخطِى فى شَىءٍ مِمّا یَسُوسُ بِه الخَلقَ.»(9)
خداى عزّوجلّ پیامبرش را تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد، پس هنگامى که مراتب ادب را براى آن حضرت تکمیل نمود فرمود: همانا تو بر اخلاقى والا استوار هستى، سپس امر امّت و دین را به او واگذار کرد تا بر بندگانش حکومت کند و فرمود: آنچه پیامبر براى شما آورد بگیرید و از آنچه شما را نهى نمود، اجتناب ورزید، و همانا پیامبر که درود خدا بر او و آلش باد موفّق بود و با تأییدات روح القدس مؤیّد بود که هرگز راه خطا نمىپیمود و در اداره امور مردم هیچ اشتباه نمىکرد.
پینوشتها:
1- بحار، ج 15،ص 274.
2- نهج البلاغه، قصار الحکم، 292.
3- وافى، ج 3، ص 22.
4- مکارم الاخلاق، ص 14.
5- سنن النبى، ص 16.
6- بحارالانوار، ج 16، ص 236.
7- نهج البلاغه، خطبه 94.
8- نهج البلاغه، خطبه 108.
9- بحارالانوار، ج 17، ص 4.
منبع :
مجله پاسدار اسلام ، شماره 273 .
گزیدهاى از احادیث اخلاقى امام صادق علیه السلام
* غیبت کردن بر هر مسلمانى حرام است و غیبت گناهى است که مانند آتشى که هیزم را مىسوزاند کارهاى ثواب و خیر را از میان مىبرد.(1)
* ریشههاى غیبت ده چیز است:
1- فرو نشاندن خشم و غضب 2- کمک و یارى مردم (همرنگ جماعت شدن) 3- قبول چیزى بدون تحقیق 4- تهمت و افترا زدن 5- بدگمانى و سوء ظن 6- رشک و حسد بردن 7- مسخره کردن و استهزاء 8- شگفتى و تعجب 9- آزردگى و رنجیدگى خاطر 10- خودنمایى و آراسته نشان دادن خود.(2)
* سئل النبى صلی الله علیه و آله ما کفارة الاغتیاب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته. امام صادق علیه السلام نقل مىکنند از رسول خدا درباره کفاره غیبت سئوال شد حضرت فرمود: کفاره غیبت این است که براى کسى که غیبت او را کردى، هر وقت به یادش افتادى طلب مغفرت کنى.(3)
* از خودت براى خودت بهره گیر. از تندرستى قبل از بیمارى و از قدرت و نیرو قبل از ناتوانى و از زندگى قبل از فرا رسیدن مرگ.(4)
* الرغبة فى الدنیا تورث الغم و الحزن و الزهد فى الدنیا راحة القلب و البدن؛ توجه به دنیا غم و اندوه و بى توجهى به دنیا راحتى جسم و جان را به دنبال دارد.(5)
* هر کس که قبل از سلام شروع به صحبت کرد جواب او را ندهید.(6)
* ضحک المؤمن تبسم ؛ خنده مؤمن به صورت تبسم است.(7)
* هر کس خدا را بشناسد از خدا مىترسد و هر که از خدا بترسد نفس او از دنیا دورى مىکند (دنیا را رها مىکند).(8)
* الدنیا سجن المؤمن و الصبر حصنه و الجنة ماواه. و الدنیا جنة الکافر و القبر سجنه و النار ماواه؛ دنیا براى مؤمن زندان است و صبر و بردبارى حریم آن است و جایگاه مؤمن در بهشت است. و اما دنیا بهشت کافر است و قبر زندان او و آتش جایگاه او.(9)
* من ساء خلقه عذب نفسه؛ هر کس بد اخلاقى کند خود را عذاب کرده است.(10)
از اشعار منسوب به آن حضرت:
تعصى الاله و انت تظهر حبه هذا لعمرى فى الفعال بدیع؛ در حالى که اظهار محبت نسبت به خدا دارى، گناه مىکنى؟ به جان خودم قسم که این، کار عجیبى است.
لو کان حبک صادقا لاطعته ان المحب لمن یحب مطیع؛ اگر محبت تو واقعى بود، باید خدا را اطاعت مىکردى زیرا که عاشق، مطیع کسى است که به او علاقه دارد.(11)
پینوشتها:
1- مستدرک الوسائل، ج 9، ص 117 .
2- مرآة العقول ج 10 ص 414/ بحار الانوار ج 75 ص 257 .
3- مرآة العقول، ج 10 ص 431 .
4- اصول کافى، ج 2، ص 455.
5- تحف العقول، ص 358 .
6- تحف العقول، ص 360 .
7- تحف العقول، ص 366 .
8- تحف العقول، ص 362 .
9- تحف العقول، ص 263 .
10- تحف العقول ص 263
11- بحار الانوار، ج 47، ص 24.