سودای علی
سودای علی (علیه السلام)، سودای باخداست . قرآن کریم می
گوید: «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله » (بقره، 207)
در مردم کسی است که جان خود را می فروشد، تا خشنودی خدای
را به دست آورد .
مفسرین می گویند: این آیه در لیلة المبیت هنگامی که علی (علیه
السلام) جان خود را فدای رسول خدا کرد نازل شده .
معامله بر چهار پایه قرار دارد: خریدار، فروشنده، کالا و
بهای کالا .
در این سودا خریدار خدا، فروشنده علی (علیه السلام)، کالا
جان علی و بها خشنودی خداست .
دعای شگفت
امیرمؤمنان فرمود:
هم اینک مطلبی می گویم که تا به حال به کسی نگفته ام:
یک بار از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خواستم
تا از خدا برایم طلب مغفرت کند .
فرمود: (بسیار خوب) چنین خواهم کرد .
سپس برخاست و نماز گزارد . آنگاه دستهایش را به دعا گشود
و من به دعای او گوش می کردم .
شنیدم که گفت: «پروردگارا! تو را به مقام قرب و منزلت «علی
» سوگند می دهم که «علی » را مشمول عفو و غفران خود سازی!»
گفتم: ای فرستاده خدا! این چه دعایی است؟
فرمود: «مگر کسی هم گرامیتر از تو در پیشگاه الهی هست تا
او را شفیع درگاهش نمایم » ؟ (شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 316)
برادر پیامبر
رسول خدا فرمود: ای علی تو برادر من در این جهان و سرای دیگر هستی به خدایی
که من را به حق
برانگیخته است من کار برادری تو را به عقب انداختم (هنگامی که پیامبر برای افراد در مسجد برادر تعیین
نمود) که تو را برای خود برادر انتخاب کنم اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گیرد .
(مستدرک حاکم، ج 3، ص 14)
خاک زیر پا
علی (علیه السلام) فرمود:
روزی که قلعه «خیبر» را فتح کردم و دروازه آن را گشودم،
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:
«اگر خوف آن نبود که گروهی از امت من، مطلبی را که مسیحیان درباره حضرت مسیح (علیه السلام) گفته
اند، درباره تو نیز بگویند، در حق تو سخنی می گفتم که
از جایی عبور نمی کردی مگر اینکه خاک زیر پای تو را برای
تبرک برمی گرفتند و از باقیمانده آب وضو و طهارتت استشفا می نمودند .
اما برای تو همین افتخار بس، که تو از منی و من از توام تو میراث بر من هستی و من
نیز از تو، ارث می برم .
مقام و منزلت تو نزد من همچون هارون نسبت به موسی
است، جز اینکه رشته نبوت پس از من بریده است . تو آن کسی
هستی که دیون مرا ادا خواهی کرد و بر سنت و شیوه من (با منافقان) به پیکارپردازی و در
روز واپسین از همگان به
من نزدیکتر خواهی بود» .
(بحارالانوار، ج 38، ص 247)
محبت علی (علیه السلام)
در مدینه کنیز سیاه و کوری بود که کارش آب دادن بود . سپس او را در مکه
دیدند در حالی که چشمش
باز بود و آب می داد و می گفت بیاشامید در راه دوستی کسی
که خدا به سبب او چشمم را به من برگردانید . احوالش را
پرسیدند گفت: مردی به من رسید و گفت ای جاریه تویی کنیز و دوستدار علی (علیه السلام) ؟
گفتم: آری، گفت: خدایا اگر این جاریه در دوستی علی
راستگوست چشمش را به او بازگردان .
به خدا سوگند در آن حال چشمم روشن شد . گفتم تو کیستی؟
فرمود: منم خضر، و منم شیعه علی (علیه السلام) (سفینة البحار، ج 1، ص 391)
حکم علی
امیرمؤمنان می فرماید: به هر کس می خواهی نیکی کن تا امیر او شوی، از هر کس می
خواهی بی نیاز شو تا
همانند او شوی، و به هر کس می خواهی محتاج شو تا اسیر او
گردی .
رحمت الهی
مولای متقیان فرمود:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد قبا نشسته
بود و جمعی از اصحاب گرد او حلقه زده بودند . در این حال من وارد مسجد شدم، تا نگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من افتاد،
چهره اش شکفته گشت و تبسم بر لبهایش نقش بست! طوری که برق سفیدی دندانهایش را دیدم . سپس فرمود:
علی نزد من بیا . . . علی نزدیکتر بیا!
و پیوسته از من می خواست تا هر چه بیشتر به او نزدیک شوم . من هم آنقدر
پیش رفتم که زانوهایم
به زانوی مبارک او چسبید . سپس رو به یاران خود کرد و
فرمود:
«ای گروه اصحاب! با آمدن برادرم علی بن ابی طالب، لطف و رحمت الهی شامل حال شما گشته است، علی از
من است و من از علی ام، جان او جان من و سرشت او از سرشت من است . او برادر من و وصی و جانشین من در
حیات و ممات است، هر کس
از او اطاعت کند، از من اطاعت کرده و هر که با او
همراهی و همدلی نماید، با من چنان کرده و هر کس با او
مخالفت پردازد با من مخالفت کرده است .» (غایة المرام، ص 293)
مانند منی
حضرت امیر فرمود: که حضرت رسول اکرم (ص) به من فرمودند تو می شنوی آنچه را
که من می شنوم و تو می
بینی آنچه را که من می بینم ولکن پیامبر نیستی بلکه
وزیر و پشتیبان من هستی .
(نهج البلاغه، خ 192)
جایگاه من
امیرمؤمنان فرمود: جایگاه من در چرخش نظام دین همانند محور سنگ آسیاب است از دریای وجودم سیل فضائل و کمالات نشات می گیرد و
قله مقام و مرتبه ام چنان است که هیچ پرنده ای را یاری پرگشودن بر اوج رفیع آن نیست . (نهج البلاغه،
خطبه 3)
کلام علی
امام علی بن ابیطالب امام اهل فصاحت و بزرگ اهل بلاغت است و راجع به کلام او گفته شده است که از کلام خدا پایین تر و
از کلام همه مخلوق بالاتر است و مردم روش خطابه و نوشتن را از او آموختند .
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 24)
بردباری و سادگی
امیرمؤمنان فرمود: بردباری و استقامت مرکب راهواری است که
هرگز به زمین نمی خورد و ساده بودن زندگی شمشیری است که هرگز کند نمی شود .
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید)
نهج البلاغه
آن روز که نهج البلاغه علی ابن ابیطالب (علیه السلام) بیطرفانه و با دقت رسیدگی شود، از تمامی مکتب های اجتماعی و
اخلاقی و اقتصادی و فلسفی بی نیاز خواهیم شد .
(مرحوم علامه محمد تقی جعفری، کتاب امام علی(علیه السلام)
بخل از هدیه
روزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) پنج وسق (هر وسق شصت صاع است) خرما از باغ
های بغیبغه برای شخصی
فرستاد . در هنگام ارسال خرما کسی که نزد حضرت بود گفت
یا علی فلانی که از تو سؤال نکرده چرا خرما برایش می
فرستی؟
حضرت فرمود: خداوند امثال تو را در مؤمنین زیاد نکند من می دهم، تو بخل می ورزی، اگر این خرماها را پس از سؤال و
درخواست کردن او بفرستم، در مقابل قیمتی مبادله نموده ام، زیرا او مجبور شده آبروی خود را در معرض مبادله گذارد، آن رویی که تنها باید در مقابل
خدای من و او به خاک آلوده شود .
(علامه جعفری، از کتاب علی (علیه السلام)
علی (علیه السلام)
امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که با
اصل خود (پیامبر اسلام «ص
») مطابق است و هرگز شرق و غرب نسخه ای مطابق او در
گذشته و حال ندیده است .
(شبلی شمیل)
علی در روزگار
چه می شد ای روزگار قدرتها و نیروهای خود را بسیج می کردی و در هر دوره ای انسانی مانند علی از نظر عقل و خرد، روح
و روان، سخن و بیان، قدرت و شجاعت به جامعه بشری تحویل می دادی؟
(جرج جرداق مسیحی)