مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

مجمع منتظران المهدی(عجل الله)-جوادیه تهران

هرکه اینجا عشق بازی میکند روز محشر سر فرازی میکند هر که آید بر در این میکده مهدیش مهمان نوازی میکند

تسلیت فرارسیدن اربعین حسینی.

کربلا، اربعین و اهمیت آن


چهل روز گذشت. حقیقت، عریان تر و زلال تر از همیشه از افق خون سربرآورد. کربلا به بلوغ خویش رسید و جوشش خون شهید، خاشاک ستم را به بازی گرفت. خونی که آن روز در غریبانه ترین غروب، در گمنام ترین زمین، در عطشناک ترین لحظه بر خاک چکه کرد، در آوندهای زمین جاری شد و رگ های خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند.

 
چهل روز آسمان در سوگ قربانیان کربلا گریست و هستی، داغدار مظلومیت حسین علیه السلام شد. چهل روز، ضرورت همیشه بلوغ است، مرز رسیدن به تکامل است و مگر ما سرما و گرما را به «چله » نمی شناسیم و مگر میعادگاه موسی در خلوت طور، با چهل روز به کمال نرسید.

اینک، چهل روز است که هر سبزه می روید، هر گل می شکفد، هر چشمه می جوشد و حتی خورشید در طلوع و غروب، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است که انقلاب از زیر خاکستر قلب ها شراره می زند. آنان که رنج پیمان شکنی بر جانشان پنجه می کشید و همه آنان که شاهد مظلومیت کاروان تازیانه و اشک و اندوه بودند و همه آنان که وقتی به کربلا رسیدند که تنها غبار صحنه جنگ و بوی خون تازه و دود خیمه های نیم سوخته را دیدند، اینک برآشفته اند، بر خویش شوریده اند.

 
شلاق اعتراض بر قلب خویش می کوبند و اسب جهاد زین می کنند. چهل روز است که یزید جز رسوایی ندیده و جز پتک استخوان کوب، فریادی نشنیده، چهل روز است استبداد بر خود می پیچد و حق در سیمای کودکانی داغدار و دیدگانی اشکبار و زنانی سوگوار رخ نموده است. اینک، هنگامه بلوغ ایثار است. هنگامه برداشتن بذری است که در تفتیده ترین روز در صحرای طف در خاک حاصلخیز قتلگاه افشانده شد.

اربعین است. کاروان به مقصد رسیده است. تیر عشق کارگر افتاده و قلب سیاهی چاک خورده است. آفتاب از پس ابر شایعه و دروغ و فریب سر برآورده و پشت پلک های بسته را می کوبد و دروازه دیدگان را به گشودن می خواند. اربعین است. هنگامه کمال خون، باروری عشق و ایثار، فصل درویدن، چیدن و دوباره روییدن. هنگامه میثاق است و دوباره پیمان بستن. و کدامین دست محبت آمیز است تا دستی را که چهل روز از گودال، به امید فشردن دستی همراه، برآمده، بفشارد؟ کدامین سر سودای همراهی این سر بریده را دارد و کدامین همت، ذوالجناح بی سوار را زین خواهد کرد؟

اربعین است. عشق با تمام قامت بر قله «گودال » ایستاده است! دو دستی که در ساحل علقمه کاشته شد، بلند و استوار چونان نخل های بارور، سربرآورده و حنجره ای کوچک که به وسعت تمامی مظلومیت فریاد می کشید، آسمان در آسمان به جست وجوی همصدا و همنوا سیر می کند. راستی، کدامین یاوری به «همنوایی » و همراهی برمی خیزد؟
مگر هر روز عاشورا و همه خاک، کربلا نیست؟ بیایید همواره همراه کربلاییان گام برداریم تا حسینی بمانیم.

اربعین، فرهنگ عاشورا:

چهل،چهلم. در فرهنگ اسلامی و در معارف عرفانی، عدد چهل (اربعین) جایگاه خاصی دارد. چله نشینی برای رفع حاجت یا رسیدن به مقامات سلوک و عرفان معروف است. حفظ کردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤمن، چهل شب چهارشنبه و... بسیاری از این نمونه ها و موارد. در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین روز شهادت حسین بن علی (ع) گفته می شود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی، گرامی داشت چهلم مردگان است که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات می دهند و مجلس یاد بود به پا می کنند.

در روز بیستم صفر نیز شیعیان عظیم ترین مراسم سوگواری را در کشورها و شهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا می کنند و همراه با دسته های سینه زنی و عزاداری به تعظیم شعائر دینی می پردازند. در شهر کربلا، اربعین حسینی عظمت و شکوه خاصی دارد و دسته های عزادار، مراسمی پرشور بر پا می کنند.

در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع) جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) در بازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدارکردند. البته برخی از مورخان هم آن را نفی کرده و نپذیرفته اند. از جمله مرحوم محدث قمی در منتهی الآمال دلایلی ذکر می کند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. بعضی از علما نیز در این باره تحقیق مبسوط و مستقلی انجام داده اند که منتشرشده است.

به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غم بار عاشورا، رمز تداوم شور عاشورایی در زمان های بعد بوده است. زیارت آن حضرت در این روز مستحب است. که به فرموده امام حسن عسکری علیه السلام از نشانه های مؤمن است.

قال العسکری علیه السلام:

"
علامات المؤمنین خمس : صلاةُ الاحدی و الخمسین و زیارةُ الاربعین والتـَختم فی الیَمین و تـَعفیرُ الجـَبین و الجَهر ببسم الله الرحمن الرحیم."

از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده که فرمودند: علامت مؤمن پنچ چیز است:

1-
اقامه پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز.
2-
زیارت اربعین.
3-
انگشتر به دست راست کردن.
4-
جبین را در سجده بر خاک گذاشتن.
5-
در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.

پیوند با «ولایت»:

گرچه نام کربلا و یاد عاشورای محرّم سال 61 هجری بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش، مرزهای جغرافیایی و تاریخی را در نوردید؛ اما پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از همان هنگامه تولّد نواده معصومش حادثه عاشورا را برای امّت اسلامی بیان فرموده بود؛ لذا افرادی چون «جابر بن عبدالله انصاری» با آغاز سفر تاریخی امام حسین علیه السلام ـ از مدینه به مکّه و از آنجا به عراق ـ تحقّق این پیش گویی را مدّ نظر داشتند.

جابر و یارانش برای اعلام وفاداری به ساحت مقدّس نبوّت و امامت، انزجار از رژیم ستمگر اموی، اطلاع رسانی و تبلیغ آرمان های عاشورائیان و بیدار ساختن افکار عمومی، در فرصتی مناسب، اوّلین «کاروان زیارتی» را به حرکت درآوردند.

آشنایی با جابر و عطیّه:

از آنجا که موضوع «زیارت اربعین» و «نخستین زائرانِ» آرامگاه شهدای کربلا، از طریق «عطیّة بن سعد عوفی کوفی» نقل شده، زیبنده است بعد از آشنایی مختصر با جابر بن عبدالله انصاری، به معرّفی وی نیز بپردازیم:

1.
جابر:

وی پانزده سال پیش از هجرت، در مدینه به دنیا آمد. او و پدرش «عبدالله» از پیشتازان اسلام بودند؛ پدرش در جنگ اُحُد به شهادت رسید. جابر از یاران با وفای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بود که در 19 غزوه شرکت کرد و احادیث فراوانی از آن حضرت نقل نموده؛ لذا مورد احترام همه فرقه های اسلامی است. وی همواره از مدافعان اهل بیت علیهم السلام به شمار می آمد. جابر سرانجام در سال 78 (74 یا 79) هجری از دنیا می رود و پیکرش در «قبرستان بقیع» دفن می شود.


2.
عطیّه:

وی از رجال علم و حدیث شیعه است که در کتاب های رجالی اهل سنّت نیز توثیق شده است. عطیّه در زمان خلافت امام علی علیه السلام (36 - 40 هجری) در کوفه به دنیا آمد و نامش هم توسّط آن حضرت انتخاب شده است. وی از شیعیان راستین و علمای بزرگ بوده که هماره به نشر معارف قرآنی و اهل بیتی می پرداخت؛ به گونه ای که از سوی عوامل حکومتی بنی امیّه مورد شکنجه و آزار قرار گرفته بود.

 
عطیّه علاوه بر نقل احادیث ـ به ویژه خطبه فدکیّه فاطمه زهرا علیها السلام ـ از بزرگ ترین مفسّران بوده و تفسیری در 5 جلد به نگارش درآورده است. وی بعد از آشنایی با جابر بن عبدالله، به رتبه شاگردی اش مفتخر گردید؛ که متأسّفانه برخی در گفتار و نوشتار خود، عطیّه را غلام جابر معرّفی کرده اند! عاقبت این مفسّر و محدّث والامقام در سال 111 هجری، در زادگاهش (کوفه) چشم از جهان فرو بست.

مهمترین دلیل درباره منشأ اهمیت اربعین:

مهم‌ترین دلیل بزرگداشت اربعین سیدالشهدا علیه‌السلام روایت مرسله‌ای از امام عسکری علیه‌السلام است که فرموده است: نشانه‌های مومن، پنج چیز است که یکی از آنها زیارت اربعین است.

افزون بر این، امام صادق علیه‌السلام زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است.

اما درباره منشا اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه، باید گفت که به این روز از دو جهت توجه شده است. یکی از جهت بازگشت اسراء از شام به مدینه و دیگری به سبب زیارت قبر سیدالشهدا علیه‌السلام توسط جابر بن عبدالله انصاری، یکی از اصحاب برجسته رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین علیه‌السلام.

پژوهشى تاریخى بر سر موضوع اربعین:

تاریخ نگاران شیعه و سنى بحث زیادى سر موضوع اربعین اول سید الشهداء «علیه السلام» نموده اند، که آیا کاروان اسیران کربلا، اربعین اول به این سرزمین آمده اند یا نه. دسته اى بر این عقیده اند که اربعین اول نتوانسته اند به کربلا بیایند؛ زیرا آنان این فرصت را نداشته اند که ضمن آن همه سختى هاى راه، اعم از گرسنگى و تشنگى، گردانیده شدن در انظار مردم، توقف در شهرها و... در اربعین اول خود را به مزار شهیدان کربلا برسانند.

دسته اى دیگر بر این باور هستند که اسیران کربلا اربعین اول، به زیارت شهیدان کربلا در این سرزمین آمده اند و دلایلى هم بر اثبات مدعاى خویش ذکر نموده اند، از جمله آن ها این که: «با احتساب خروج آن ها روز یازدهم محرم از کربلا اگر کاروان روز اول صفر به شهر شام رسیده باشد، حدود هفده یا هجده روز سفر کربلا به شام طول کشیده است. آنان که هجده روز توانسته اند از کربلا به شام بیایند آن هم با وجود سختى هاى بسیار، چه طور نتوانسته اند در همین فاصله زمانى از سوم صفر تا بیستم صفر که اربعین امام و شهدا است، خود را به کربلا برسانند؟. اما هر چه باشد مقصد نهایى کاروان مدینه بوده است.

چهار برنامه مراسم اربعین:

مراسم اربعین مشتمل بر چهار برنامه است که هر یک از نظر تایید و مقبولیت تاریخی و مذهبی در مراحل مختلفی قرار دارند. این مراسم عبارتند از:

1-
زیارت مخصوصه: در استحباب و سنت زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین (بیستم صفر) - از دور یا نزدیک - اختلاف نظر وجود ندارد، چنان که در زیارت ایام متبرکه نیمه شعبان و شبهای قدر اختلافی مشاهده نمی شود.

2-
ورود جابر و زیارت وی در بیستم صفر: این مساله مورد شک و استبعاد مرحوم سید بن طاووس قرار گرفته است.

3-
دفن سرهای مطهر والحاق آنها به بدنهای اطهر در روز اربعین: که میان علما، فقها و مورخان شیعه شهرت دارد.

4-
ورود اهل بیت (ع) در روز اربعین به کربلا.

در باره این مساله دیدگاههای مختلف و متضادی اظهار شده و مورد تشکیک و استبعاد جدی قرار گرفته است. این موضوع از دو جهت محل بحث است:

اصل ورود به کربلا و تاریخ ورود.

اما در مورد اصل ورود اهل بیت (ع) به کربلا باید گفت که گروه بسیاری از علمای برجسته و مشاهیر متقدم و متاخر و مورخان شیعه و سنی آن را تایید کرده اند که به برخی از آنها اشاره خواهد شد. در برابر، جمعی از متاخران و برخی از متقدمان این جریان را بعید بلکه ممتنع و محال عادی دانسته اند و به تعبیر بعضی نیز کذب محض و افسانه است. استدلال این گروه در استبعاد و استحاله و تکذیب این موضوع، دو امر است:

اول: سکوت و عدم تعرض مورخان و کتب تاریخ، با این که موضوع مهم و قابل ذکر و شایسته تعرض بود در نتیجه از نگاه این گروه «عدم الدلیل، دلیل العدم »; یعنی چگونه می توان باور داشت این جریان تا قرن هفتم پنهان مانده باشد و تنها به وسیله سید بن طاووس ابراز و اعلان شود.

دوم: مساله فاصله میان شام و عراق یا دمشق و کوفه است البته این در صورتی است که مدت رفتن از کوفه تا شام را بیست روز و مدت اقامت اهل بیت (ع) در دمشق را یک ماه (چنان که نقل شده) در نظر بگیریم، به علاوه مدتی که ابن زیاد برای کسب تکلیف از یزید نیاز داشت. خصوصا این که گوینده جریان اربعین - سید بن طاووس - در کتاب دیگر خود که بعدا تالیف نمود، این نظریه را رد کرده آن را بسیار بعید دانسته است و به تبعیت از استبعاد ایشان، مرحوم حاج میرزا حسین نوری نیز آن را بعید شمرد. علامه شعرانی و شهید مطهری نیز با تعبیرهای مختلف همین نظریه را ابراز داشته اند.

اربعین و دو دیدگاه:

قائلان به اربعین دو دسته اند، دسته ای صراحتا اظهار نموده اند که اهل بیت (ع) در روز اربعین به کربلا آمده اند و دسته دیگر بر این باورند که سر مطهر امام (ع) و سایر شهدا در کربلا دفن گردیده و یا سرهای مطهر به وسیله امام سجاد (ع) به بدنهای مطهر الحاق شد. از آنجا که دفن سر مطهر در کربلا قطعا به دست مبارک امام سجاد (ع) انجام شد و ورود ایشان به همراه سرهای مطهر شهدا به کربلا نیز فقط در بیستم صفر بود و هیچ یک از مورخان شیعه و سنی قائل نشده اند که سرهای مطهر ـ مخصوصا سر مطهر امام حسین (ع) ـ به وسیله کسی غیر از امام سجاد (ع) دفن شده و یا این که امام سجاد (ع) در غیر بیستم صفر سال 61 برای دفن سرهای مقدس به کربلا آمده باشد، از این رو اعتراف و تصدیق به دفن سر مطهر امام حسین (ع) در کربلا توسط امام سجاد (ع) در روز بیستم صفر خود گواه و شاهدی است صادق و عالی بر آمدن اهل بیت (ع) در روز اربعین به کربلا.

پاسخ به یک سؤال:

چرا فقط برای امام حسین علیه السلام روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله، مراسم روز اربعین نداریم؟

برای توضیح جواب این سؤال، به این مطالب توجه کنید:

1.
فداکاری های امام حسین علیه السلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.

2.
مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین علیه السلام، از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین علیه السلام بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلامصلی اللّه علیه وآله عزاداری می کنیم و مراسم متعددی برپا می کنیم.

3.
در ماه محرم سال 61ق. امام حسین علیه السلام، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.

4.
دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین علیه السلام تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین علیه السلام می آمدند، شکنجه می کردند و می کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می کردند که یکی از این مناسبت ها، حادثه روز اربعین است.

5.
یکی از نشانه های موءمن، زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است که علامت های موءمن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن1 و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند.

جان کلام:

به یاد کربلا دلها غمین است
 
دلا خون گریه کن چون اربعین است
 
پیام خون، خطاب آتشین است
 
بقاء دین، رهین اربعین است
 
که تاریخ پر از خون و شهادت
 
سراسر اربعین در اربعین است
 
بسوز ای دل که امروز اربعین است
 
عزای پور ختم المرسلین است
 
مرام شیعه در خون ریشه دارد
 
نگهبانی ز خط خون چنین است

اینک، چهل روز است که هر سبزه می روید، هر گل می شکفد، هر چشمه می جوشد و حتی خورشید در طلوع و غروب، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است که انقلاب از زیر خاکستر قلب ها شراره می زند. آنان که رنج پیمان شکنی بر جانشان پنجه می کشید و همه آنان که شاهد مظلومیت کاروان تازیانه و اشک و اندوه بودند و همه آنان که وقتی به کربلا رسیدند که تنها غبار صحنه جنگ و بوی خون تازه و دود خیمه های نیم سوخته را دیدند، اینک برآشفته اند، بر خویش شوریده اند.

شلاق اعتراض بر قلب خویش می کوبند و اسب جهاد زین می کنند. چهل روز است که یزید جز رسوایی ندیده و جز پتک استخوان کوب، فریادی نشنیده، چهل روز است استبداد بر خود می پیچد و حق در سیمای کودکانی داغدار و دیدگانی اشکبار و زنانی سوگوار رخ نموده است. اینک، هنگامه بلوغ ایثار است. هنگامه برداشتن بذری است که در تفتیده ترین روز در صحرای طف در خاک حاصلخیز قتلگاه افشانده شد.

پس به خوبی می توان چنین نتیجه گیری نمود که اربعین امام حسین (ع) مانند بقیه مراسم و سنت های مذهبی، همگی دارای محتوای حقیقی و پیام آموزنده و مشتمل بر رمز و راز قابل توجیه و تصدیق و شایسته پیروی همه جوامع و طوایف بشری است.

منابع:

1)
شعرانی، ترجمه نفس المهموم، ص 269 .
2)
شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 30 و ج 2، ص 255 .
3)
سید بن طاوس، اقبال، ص 589 .
4)
حاج میرزا حسین نوری، لؤلؤ و مرجان، ص 149.
5)
مقتل ابو مخنف .
6)
شیخ صدوق، امالی، 1349 ش.، ص 168، مجلس 31.
7)
شهید قاضی طباطبایی، تحقیق اربعین، ص 341، چاپ دوم، مناقب شهر آشوب، ج 2، ص 200 و طبرسی در اعلام الوری، ص 250، چ بیروت 1399ق.
8)
مرحوم محدث قمی، نفس المهموم، ص 466.
9)
سید بن طاووس، اقبال، ص 58.
10)
شیخ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص 230.
11)
بشارة المصطفی، سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 4، ص 47.
12)
سید مقرم، مقتل الحسین، ص 469.
13)
تذکرة الخواص ص 150 و اعیان الشیعه ج 1، ص 626، ق 2.
14)
مثیر الاحزان » ، 1318ق، ص 59 .
15)
الاتحاف بحب الاشراف ص 12.
16)
ابن اثیر، الکامل ج 4، ص 84.
17)
شیخ مفید، ارشاد، ص 261.
18)
تاریخ طبری، ج 4، ص 293.
19)
البدایه و النهایه ج 8، ص 9- 198.
20)
رجال کشی، ص 75، تنقیح المقال، ج 3.
21)
فاضل قزوینی، تظلم الزهرا، ص 172.
22)
دکتر سید رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 6، ص 33.
23)
بحار، ج 45، ص 145.
24)
مصائب الهداة .
25)
الکواکب الدریة، ج 1.
26)
زاد المعاد، اعمال روز بیستم صفر.
27)
جلاء العیون، علامه مجلسی.
28)
شیخ طوسی، التهذیب، ج 6، ص 52 .
29)
کامل الزیارات.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد